دیکشنری
داستان آبیدیک
تادیه شده
english
1
Law
::
paid; liquidated; settled
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تاخیر در ماموریت
تاخیر غیر مجاز
تاخیر گروه
تاخیر مجرمانه در ایفای تعهد
تاخیر موجه
تاخیر همیشه از نظر قانون مذموم است
تاخیر ورود
تاخیر کردن
تاخیرا کردن
تاخیری
تادیب
تادیب کردن
تادیبی
تادیه
تادیه بخشی از بدهی
تادیه شده
تادیه نشده
تادیه کردن تادیه
تاذی
تار
تار آوا
تار تندن
تار خنثی
تار عنکبوت
تار لرزه
تار ماهیچه
تار مو
تار و مار
تار و مار کردن
تارا
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید